غریبه بود اشنا شد
عادت شد
عشق شد
هستی شد
روزگار شد
خسته شد
دور شد
بیگانه شد
فراموش نشد...
نظرات شما عزیزان:
شیرین 
ساعت19:12---30 آبان 1391
به نام خدایی که عشق را افرید تا
آدم
تنها
نماند
می نویسم از روزگارم از دلتنگیهایم تا فردا روز
یادم
نرود
که دیروزم چگونه
گذشت
اره فراموش نشد ولی فراموش کرد
milad 
ساعت0:56---22 آبان 1391
این پستتو از بقیه بیشتر دوس دارم
شیرین 
ساعت10:37---21 آبان 1391
شکستن دل، به شکستن استخوان دنده میماند؛ از بیرون همهچیز روبهراه
است، اما هر نفس، درد است که میکشی